مهندس جوان سارق سریالی بود
تاریخ انتشار: ۱۱ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۹۸۷۸۸
مهندس جوانی که به خاطر تأمین خواستههای همسرش دست به سرقت می زد پس از دعوا و مرافعه با او لو رفت.
به گزارش مشرق، چند روز قبل مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و از سرقت باربند خودرو خود خبر داد. با گزارش این سرقت، مأموران راهی محل شده و در بررسیهای اولیه مشخص شد که سارق فقط دو باربند خودرو را به سرقت برده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محل پارک خودرو در مقابل دوربین مغازهای بود و مأموران در بازبینی دوربین، چهره سارق را بدست آوردند. فیلم دوربین نشان میداد، مردی بدون ماسک چندین بار در اطراف خودرو پرسه زده و درنهایت به خودرو نزدیک شده و قسمت بار بند را در چند لحظه باز کرده و با خود برده است. این در حالی بود که سرقت در روز روشن رخ داده بود و عابران بدون توجه به او و سرقتی که در حال انجام بود، از کنار سارق عبور میکردند.
اما این سرقت، تنها موردی نبود که به پلیس گزارش شد و کارآگاهان پلیس با شکایتهای مشابه سرقت باربند خودروها مواجه شدند. بررسی دوربینهای اطراف محل سرقتها نیز نشان میداد که تمامی سرقتها توسط مردی انجام شده که هیچ ماسک و کلاهی ندارد و در روز روشن رخ داده است. سارق پای پیاده به محل نزدیک میشد و پس از اجرای نقشهاش، پای پیاده محل را ترک میکرد.
سرنخی از سارق
مأموران به بازبینی دوربینهای محلهای سرقت و اطرافش پرداختند و درنهایت مشخص شد که مرد جوان، خودرو لیفان خود را در نزدیکی محل سرقت پارک کرده و با پای پیاده به خودروهای مورد نظرش نزدیک شده و سرقت را اجرا کرده است. با آنکه سارق جوان در نزدیکی محلهای سرقت، از خودرواش استفاده نمیکرد با این حال شماره پلاک را مخدوش کرده بود و کارآگاهان به چند عدد از پلاک رسیدند اما نتوانستند خودرو سارق را پیدا کنند.
لو دادن همسر
در حالی که تحقیقات برای شناسایی سارق باربندها ادامه داشت، زن جوانی به پلیس مراجعه کرد و مدعی شد: همسرم سارق است و میخواهم او را لو بدهم. مدتی است که وضع مالیاش خوب شده است و به او مشکوک شده بودم. تا اینکه چند شب قبل که همسرم با حالی نامساعد خوابید، شنیدم او در خواب هذیان میگوید؛ او میگفت: دلم نمیخواهد دزدی کنم. همهاش تقصیر تو است.
او ادامه داد: همسرم این جملات را زیر لب در خواب میگفت و من سعی کردم در آن حالت از او سؤالات بیشتری بپرسم. اما شوهرم، حال خوبی نداشت و جملاتش مبهم و نامرتبط به هم بود. او در همان حال اسم انباری را آورد. همان موقع به انباری خانه رفتم و ناگهان تعداد زیادی باربند خودرو دیدم. میخواستم فردای آن روز موضوع را به پلیس خبر دهم اما دلم برایش سوخت. مدام با خودم میگفتم اگر بازداشت شود، زندگیمان بهم میریزد. تا اینکه دیروز دعوایمان شد و هر چه از دهانش درآمد به من گفت و مرا مقصر همه بدبختیهایش دانست. من که از حرفهایش خیلی عصبانی شده بودم با خودم گفتم در خانه پدرم یک کلمه حرف نامربوط نشنیدهام حالا او این حرفها را میزند. اشتباه کردم دلم برایش سوخت، بهتر است پلیس ماجرا را بفهمد تا شخص دیگری قربانی نقشههای سرقت همسرم نشود.
دستگیری سارق باربندها
با اظهارات زن جوان، تحقیقات روی مرد جوان متمرکز شد. بررسیها نشان میداد مرد جوان خودرو لیفانی دارد که شماره پلاک او مشابه با شماره پلاک خودرو سارق است. از سویی پس از هماهنگیهای قضایی، مأموران راهی انباری خانه متهم شده و تعداد زیادی باربند کشف کردند. با مدارک و شواهد بدست آمده، وی بازداشت شد و به جرم خود اعتراف کرد.
گفتوگو با متهم
شغلت چیست؟
مهندس هستم.
چه شد که از یک مهندس به دزد تبدیل شدی؟
همهاش تقصیر همســــــــرم است. او زندگیام را نابود کرد. یک پراید داشتم و با حقوق کارمندی زندگی میکردم اما هر روز یک خواسته جدید داشت. درنهایت هم به من گفت در شأن من نیست که سوار پراید شوم و باید خودرو لاکچری و مدل بالایی داشته باشیم.
من هم به خاطر اینکه زندگیام حفظ شود، مجبور شدم ماشین پرایدم را بفروشم و پولش را به عنوان پیشپرداخت خودرو بهتری بدهم و مابقی را قسطی پرداخت کنم اما نتوانستم اقساط را بدهم.
و به فکر سرقت افتادی؟
وقتی چکهایم برگشت خورد،مستأصل شدم، از طرفی زیادهخواهیهای همسرم تمامی نداشت.
یک روز از من سرویس طلا مثل سرویس طلای دوستش میخواست و یک روز کفش مارک و... برایش مهم نبود من در چه شرایطی هستم اعتراض هم که میکردم میگفت میخواستی ازدواج نکنی.
خلاصه یک شب داشتم از کنار خیابان رد میشدم که مردی را در حال بستن باربندهای خودرواش دیدم. او باربندها را با دست میبست و همین مسأله باعث جرقهای در ذهنم شد؛ سرقت باربندها.
چطور سرقت میکردی؟
روزها سوار بر خودروام در خیابانها پرسه میزدم و با دیدن خودروهایی که باربند داشتند مثل رنو استپ وی؛ در اطراف آن توقف میکردم.
چند باری در اطرافش پرسه میزدم و درنهایت باربندهایش را خیلی خونسردانه باز کرده و داخل ماشینم میانداختم. بعد در سایتها به مبلغ ۶ میلیون تومان میفروختم.
از آنجایی که باربندها تقریباً نو بودند سریع به فروش میرفت و سود خوبی داشت.
منبع: روزنامه ایرانمنبع: مشرق
کلیدواژه: قیمت سارق سرقت اخبار حوادث حوادث خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت باربند خودرو مرد جوان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۹۸۷۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزئیات جدید از ماجرای دستگیری زنجیر کش بی آرتی
همشهری آنلاین - حوادث : صبح دیروز سردار عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس پایتخت، با تشریح جزئیات دستگیری فردی که با زنجیر به یک مسافر اتوبوس بیآرتی حمله کرده بود، گفت: پس از انتشار این فیلم در فضای مجازی، ۵ تا ۶روز طول کشید که مأموران پلیس آگاهی تهران هویت ضارب را شناسایی کنند؛ اما این فرد به یکی از استانهای غربی کشور گریخته و در یک روستا پنهان شده بود و با هیچکس هیچ ارتباطی نداشت، تا اینکه مخفیگاهش شناسایی و دستگیر شد. هرچند وی هنگام دستگیری قصد درگیری با مأموران را داشت، درنهایت بازداشت شد و بهزودی محاکمه خواهد شد.سردار محمدیان همچنین از شهروندی که از حمله این فرد فیلم گرفته بود تشکر کرد و افزود: این فیلم در شناسایی متهم نقش مهمی داشت و درواقع نخستین مدرک و سرنخ ما بود.
در ادامه متهم در حضور سردار محمدیان، رئیس پلیس تهران و سردار علی ولیپورگودرزی، رئیس پلیس آگاهی پایتخت، به بازسازی صحنه جرم پرداخت و توضیح داد که روز حادثه چطور به مسافر اتوبوس حمله و او را مجروح کرده بود.
اظهارات راننده اتوبوس
راننده اتوبوس که در محل بازسازی صحنه جرم حضور داشت درباره روز حادثه گفت: من در مسیر ایستگاه متروی جوانمرد به پایانه لاله کار میکنم. آن روز فکر میکنم اواخر اسفندماه بود که در حوالی ایستگاه دولاب تا شهید محلاتی سروصدایی از میان مسافران شنیدم. بهنظر میرسید درگیری پیش آمده است و وقتی به ایستگاه رسیدم دستی را کشیدم تا ببینم چه شده است. ناگهان فردی که بعدا متوجه شدم جیببری زنجیربهدست بوده، بهصورت دستی در اتوبوس را باز و فرار کرد. بهدنبال او چند نفر دیگر هم فرار کردند که بهنظرم همدستانش بودند. وی افزود: پس از پرسوجو متوجه شدم که فرد جیببر در حال سرقت بوده که یکی از مسافران مچش را گرفته و به مسافران دیگر اخطار داده که او سارق است. همین کار او باعث عصبانیت جیببر شده و با زنجیر به سمت آن مسافر حمله و او را مجروح کرده و پس از آن نیز فرار کرده بود. مسافر فداکار در این حادثه بهشدت دچار خونریزی شده بود که من فورا با ۱۱۰ تماس گرفتم و موضوع را گزارش دادم. خوشبختانه مأموران بهموقع رسیدند و جوان مجروح به بیمارستان منتقل شد.
شاکی: زنده ماندنم را معجزه میدانم
کمی آن طرفتر از راننده اتوبوس، شاکی، یعنی جوان مجروح در حادثه، ایستاده است. او میگوید: خیلی خوشحالم که پلیس به این سرعت توانست متهم را دستگیر کند؛ آن هم نه در تهران بلکه در روستایی دورافتاده. وی ادامه میدهد: ۲۵اسفند پارسال بود که از محل کارم خارج شدم تا به خانه برگردم. طبق روال همیشه سوار اتوبوس شدم و حدود ساعت۷ بود که دیدم مرد مهاجم اقدام به جیببری کرد. او خودش را به سوژهاش نزدیک کرد و در ازدحام جمعیت موبایل را از داخل جیب سوژهاش سرقت کرد. بعد بهدنبال سوژه دیگری بود که من ابتدا به سارق تذکر دادم و بعد به مردم گفتم که حواسشان به گوشیهایشان باشد؛ چراکه وی سارق گوشی است. من قبلا هم این مرد را در اتوبوس در حال سرقت دیده بودم. وقتی به مردم اعلام کردم که او سارق است، ناگهان وی عصبانی شد؛ با زنجیر به سمتم هجوم آورد و شروع کرد به زدن من. سرم از ۷نقطه شکاف برداشت و ۱۷تا بخیه خورد. هماکنون قسمت راست بدنم کبود و بیحس است. فکر میکنم مرد مهاجم همدست هم داشت؛ اما خودش بهتنهایی مرا کتک زد. آن لحظه تصور کردم که جانم را از دست میدهم؛ حالا زندهماندنم را معجزه میدانم. فکر نمیکردم ضارب به این زودی دستگیر شود.
متهم: پشیمانم
متهم ۳۰ساله است. میگوید در شهرستان کشاورزی میکرده و سارق نیست و چون به او تهمت دزدی زده بودند، عصبانی شده بوده است. گفتوگو با او را بخوانید.
چه شد که با زنجیر به سمت شاکی هجوم بردی؟
اشتباه کردم، غلط کردم.
انگیزهات چه بود؟
به من تهمت زد.
اما شاهدان میگویند در حال سرقت گوشی موبایل بودهای؟
نه، من اینکاره نیستم. به من تهمت زدهاند. همین تهمت باعث شد من ناراحت شوم.
سابقه داری؟
نه، این نخستین بار است که دستگیر میشوم.
اما پروندهات نشان میدهد که سابقه سرقت داری؟
حتما اشتباهی صورت گرفته است یا باز هم میخواهند به من تهمت بزنند!
اما قبول داری که با زنجیر به مسافر اتوبوس حمله کردی؟
قبول دارم و اشتباه کردم.
آن روز چه اتفاقی افتاد؟
من مسافر اتوبوس بودم که این آقا (اشاره به شاکی) به من تهمت سرقت زد. گفتم من اینکاره نیستم، سرقتی نکردهام. من اصلا از این نانها به سفره خانوادهام نمیبرم. او تهمت زد و من کنترلم را از دست دادم. درحالیکه بهشدت عصبانی بودم و خشم سرتاپای وجودم را گرفته بود، به سمت مسافر جوان هجوم بردم.
او هم تو را کتک زد؟
نه، اما ای کاش میزد. اینجوری عذاب وجدانم کمتر بود.
فکر نکردی ممکن است در اثر این حمله وحشیانه جانش را از دست بدهد؟
خدا را شکر که زنده است. نمیدانید چه حالی داشتم. در این مدت مدام عذاب وجدان داشتم؛ مخصوصا وقتی فیلم را در فضای مجازی دیدم.
چرا فرار کردی؟
من ساکن روستایی در خرمآبادم. زن و بچه دارم. رفتم روستایمان نزد خانوادهام.
پس آن روز در تهران چه کار میکردی؟
آمده بودم آجیل بخرم برای عید.
از خرمآباد به تهران آمدی برای خرید آجیل؟ مگر آنجا آجیل پیدا نمیشد؟
گفتند تهران هم ارزانتر است هم کیفیتش بهتر است.
پس چرا زنجیر همراهت بود؟
زنجیر موتورم بود.
مگر با موتور به تهران آمده بودی؟
نه، نمیدانم چرا زنجیر را همراه خودم به تهران آورده بودم.
همدست هم داشتی؟
گفتم که سارق نیستم. چرا فکر میکنید دروغ میگویم.
اما قبلا هم در بیآرتی در حال سرقت دیده شده بودی و چند نفر تو را شناسایی کردهاند؟
اشتباه میکنند. قصد دارند به من تهمت بزنند. شاید سارق شبیه من بوده است. کد خبر 848004 برچسبها اتوبوس خبر مهم سارق - سرقت حوادث ایران